۱۳۸۸ تیر ۹, سهشنبه
کبوتران ولایت
کبوتران ولایت یا پیک وحشت؛ لباس شخصیها کیستند؟
۱۳۸۸/۰۴/۰۹
پیراهنهای سفید روی شلوار، ریشهای عمدتا نتراشیده، نگاههای جستجوگر، گاه مسلح به سلاح سرد یا حتی گرم، سوار بر ترک موتور به قلب جمعیت معترض میزنند؛ با شعارهایی مذهبی آمیخته به ناسزا، و فریادهای مرگ بر لیبرال و مشابه آن:
حمله به کوی دانشگاه، ضرب و شتم وزرای اصلاحطلب، ترور نافرجام سعید حجاریان، بر هم زدن جلسات «دگراندیشان»...
یک سو خون کشیشی بر زمین میریزد، سوی دیگر پرده سینما در آتش میسوزد.
گروهی کبوتران ولایتشان میخوانند، گروهی دیگر پیک وحشت.
و اکنون بازگشتهاند؛ قویتر، منسجمتر، باتوم به دست، بر ترک موتور، تا رئیس جمهور محبوب رهبری را پاس بدارند.
از آغاز خشونتها در اعتراضات اخیر به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، یک نام بیشتر از هر اصطلاح دیگری شنیده میشود: «لباس شخصیها»؛ بازویی که گاه خودجوش و گاه سازمان یافته، یک گام جلوتر از پلیس، به معترضان یورش میبرد .
بیشتر بخوانید:
به راستی «لباس شخصیها» کیستند؟ مشروعیتشان از کجا میآید؟ و دایره اختیاراتشان تا کجاست؟
بر صندلی گفتوگوی ویژه این هفته رادیوفردا کسی نشسته است که زمانی از اعضای ارشد «انصار حزبالله» بود؛ در تاروپود آن، و اکنون پس از سالها کنارهگیری، جزو معترضان و منتقدان سرسختش.
«انصار حزبالله» اگرچه در برگیرنده تمام نیروهای لباس شخصی نیست، اما منسجمترین، معروفترین – و آن گونه که میگویند - پرقدرت ترینشان به شمار میرود.
میهمان ما در این گفتوگو، دبیر سیاسی پیشین گروه انصار حزبالله است، عضو شورای موسس انصار حزبالله، از نزدیکان پیشین حسین اللهکرم، حاجی بخشی، مسعود دهنمکی و نامهای آشنای دیگر، نامهایی آشنا چه برای حزباللهیهای افراطی و چه برای دگراندیشان مدنی و سیاسی.
«امیرفرشاد ابراهیمی» ساکن فعلی آلمان، فعال سیاسی و منتقد سیاستهای جمهوری اسلامی ایران که در پی حمله انصار حزبالله به کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸ و بروز اختلافات شدید، از عضویت در این گروه استعفا کرد، از پشت پرده انصار میگوید، و از این که حتی نامش را هم به درستی نمیدانیم.
رادیوفردا: آقای امیرفرشاد ابراهیمی! سوال را از اینجا شروع میکنم که آن گروهی که به نام انصار حزبالله – چه درست و چه غلط – پیش مردم معروف شده، یا به طور عام، همان نیروهای لباس شخصی، که این روزها به خاطر برخوردشان با تظاهرکنندگان، شاید نامشان بیشتر از نیروی انتظامی و امنیتی بر سر زبانها باشد، چه کسانی هستند؟ از کجا میآیند؟
امیرفرشاد ابراهیمی: شاکله انصار حزبالله به سال ۱۳۷۲ برمیگردد. این گروه علنا با نشریه «یالثارات الحسین» اعلام موجودیت کرد. این نشریه ابتدا فقط در نماز جمعه پخش میشد، اما بعدها به کیوسک روزنامهفروشیها راه پیدا کرد و علنی شد. تا سال ۱۳۷۴ همه گروهها زیر عنوان انصار حزبالله جمع بودند. اما از این سال به بعد به دلیل اختلاف نظرهای کلی به چند پاره تقسیم شدند. یک گروه همان انصار حزبالله باقی ماندند و با نشریه یالثارات الحسین کماکان به کار مطبوعاتی خود مشغول بودند. و گروه دوم عنوان «اتحادیه دانشجویان و فارغالتحصیلان حزبالله» داشتند که آقایان اللهکرم، مسعود دهنمکی، فرج مرادیان و حاجی بخشی هم عضو این گروه بودند.
و این در واقع همان گروهی است که شما دبیر سیاسی آن محسوب میشدید؟
بله. این تشکل که تشکیل شد من دبیر سیاسی آن شدم. آقای حسین اللهکرم دبیر کل، و مسعود دهنمکی به عنوان دبیر فرهنگی آن برگزیده شد.
یعنی بیشتر برخوردهای خیابانی که به نام انصار حزبالله در سالهای دهه هفتاد شاهدش بودیم، درواقع ناشی از عملکرد همین گروه بود؟
بله. اتحادیه فارغالتحصیلان و دانشجویان حزبالله بودند. افرادی مثل آقای گودرزی هم در همین گروه بودند. ما با آن گروه اصلی انصار حزبالله در یک سری مسائل اختلاف نظر داشتیم، اما در کل اشتراکات فکری زیادی هم داشتیم. میشود گفت که تقسیم کار کرده بودیم. بخشی از کار را انصار حزبالله برداشت و آن انجام کارهای فرهنگی و مطبوعاتی بود؛ و ما هم به عنوان گروه دیگری به برگزاری تجمعات دست میزدیم، جلساتی به نام «نوسازی معنوی» تشکیل میدادیم. و بله! میشود گفت که در آن درگیریها و بر هم زدن تجمعات، تقریبا همه گروهها با همدیگر همکاری داشتند و افرادی که مردم کلا به اسم انصار حزبالله میشناسند در آن مشارکت میکردند.
که به لباس شخصیها معروف شدند...
بله.
خوب، اینها تحت فرماندهی چه کسی هستند؟ برای چه کسی کار میکنند؟ به عبارت سادهتر مشروعیت برخوردشان و امکان استفاده از قوه قهریهشان را از کجا میآورند؟
مشروعیتشان را در کل از رهبر میگیرند. این امر علنی بود. همه هم میدانستند. ما با دفتر رهبری ارتباط خیلی نزدیکی داشتیم. ملاقاتهای خصوصی داشتیم . بر سر هر موضوعی مجاز بودیم به دفتر رهبری برویم . حالا شاید الزاما با خود رهبر ملاقات نداشتیم . اما با مسولان ارشد دفتر رهبری در ارتباط بودیم . و همین مشروعیت هم باعث شده بود که نیروهای امنیتی و انتظامی نسبت به برخوردهای انصار حزبالله از خودشان مماشات نشان بدهند.
منظورتان این است که برخی از رهنمودها و راهکارها را به طور مستقیم از دفتر رهبری اتخاذ میکردید؟
دقیقا، دقیقا. نگاه کنید! پیش میآمد که ما جلساتی با آقای جنتی یا آقای مصباح یزدی هم داشته باشیم. اما آن چه که به رفتار ما مشروعیت میداد حمایت رهبری بود. مثلا وقتی پیش آقای جنتی یا یزدی میرفتیم میگفتند که شما کبوتران ولایت هستید. در جلساتی که با دیگران هم داشتیم آنان ما را با عنوان سربازان ولایت قلمداد میکردند. مطلب دیگری که باید بهش اشاره کنم این است که از سال ۱۳۷۶ و با سرکار آمدن آقای خاتمی تنشها و درگیریها بیشتر شد . نیروی انتظامی هم در یک وضعیت منفعل قرار گرفته بود. و نمیدانست با این نیروها باید چه کند. از همین جا بود که پایه و اساس تشکیل نیروهای «نوپو» شکل گرفت. طبق دستور مستقیم رهبری به مسئول اطلاعات نیروی انتظامی که در آن زمان آقای سرتیپ مسعود صدرالاسلام بود نیرویی راهاندازی شد به نام نوپو که اسم اختصاری «نیروهای ویژه پاسدار ولایت» بود. بخشی از بچههای انصار حزبالله به شکل کاملا سازمانی و ارگانیک در اختیار نیروی انتظامی قرار گرفت و زیر نظر اطلاعات نیروی انتظامی کار میکردند. همین افراد هم بودند که در حادثه ۱۸ تیر کوی دانشگاه حضور داشتند. الان هم در برخورد با تظاهرکنندگان و معترضان به نتایج انتخابات، نیروهای نوپو را میتوانید با جلیقههای خاکستری رنگ تشخیص دهید.
که از آن زمان برای چنین مواقعی سازماندهی شدهاند...
بله، دقیقا.
«مشروعیتشان را در کل از رهبر میگیرند. این امر علنی بود. همه هم میدانستند. ما با دفتر رهبری ارتباط خیلی نزدیکی داشتیم. ملاقاتهای خصوصی داشتیم . بر سر هر موضوعی مجاز بودیم به دفتر رهبری برویم . حالا شاید الزاما با خود رهبر ملاقات نداشتیم . اما با مسولان ارشد دفتر رهبری در ارتباط بودیم . و همین مشروعیت هم باعث شده بود که نیروهای امنیتی و انتظامی نسبت به برخوردهای انصار حزبالله از خودشان مماشات نشان بدهند.»
خوب، به نیروهای مختلف اشاره کردید، یعنی این افراد به محض پیوستن به تشکیلات انصار حزبالله مسلح میشوند و امکان استفاده از سلاح سرد و گرم را پیدا میکنند؟
ببینید، بحث تسلیح حزبالله برای اولین بار در ایام اتفاقات کوی دانشگاه مطرح شد. قبل از آن، به این صورت مطرح نبود که بگوییم همه نیروهای حزبالله سلاح داشتند. باید بدانید که یک رابطه کاملا پیچیده در میان نیروهای انصار حزبالله وجود دارد که اگر بخواهم تشریحش کنم بسیار زمانبر خواهد بود. به طور خلاصه، کسانی که در انصار حزبالله حضور داشتند عمدتا بسیجی یا سپاهی بودند. این افراد سپاهی گاها از محل خدمتشان در سپاه اسلحه داشتند. و این اسلحه را زمانی که در ماموریتهای حزبالله حضور داشتند با خودشان حمل میکردند. افرادی هم که بسیجی بودند عمدتا حکمهایی داشتند که به همان احکامی برمیگشت که در ایستهای بازرسی در خیابانها از آن استفاده میکردند. بر همین اساس اگر زمانی هم نیروی انتظامی یا هر کس دیگر میخواست با آنها برخورد کند یا بپرسد که این افراد لباس شخصی اینجا، در تجمعات، چه کار میکنند، نمیگفتند من حزباللهی هستم؛ میگفتند من بسیجیام، این هم حکم ماموریتم. بهترین تعبیر این است که بگوییم در واقع یک سوء استفاده قانونی در اینجا انجام میشد و کسی هم از این افراد ایراد نمیگرفت.
حالا که بحث از سازماندهی نیروهاست میخواستم بپرسم در سازماندهی نیروهای انصار حزبالله که یک نیروی شبهنظامی با ایدئولوژی مذهبی شدید به شمار میرود، مولفه مذهب کجا قرار میگیرد؟ اعتقادات چه جایگاهی دارد؟
اعتقادات در درجه بالایی بود. انصار حزبالله یک گروه و سازمانی بود که به اعضایش حقوق و پول به طور رسمی نمیداد البته راههای دیگری بود که...
به این بحث باز میگردیم، اما اجازه بدهید به اینجا که رسیدهایم، یک پرانتز باز کنیم. از ایران شنیده میشود که به افرادی پول داده میشود تا در برخورد با معترضین، بقیه نیروها را همراهی کنند. شما احتمال چنین چیزی را چطور میبینید؟
احتمال آن را تایید میکنم. ببیند مثلا آقای ... عضو انصار حزبالله بود، ولی مثلا یک آژانس هواپیمایی هم داشت. این آژانس هواپیمایی طبعا یک سری هزینههایی هم دارد، باید مالیات بپردازد. اما بر اساس روابط خاص، از این هزینهها چشمپوشی میشد. کافی است که من مثلا به عنوان مسئول انصار حزبالله به آقای ... زنگ بزنم که در آن زمان دبیر جامعه اسلامی ... بود، و بگویم فلانی از بچههای ماست، هوایش را داشته باشید. همین «هوایش را داشته باشید»، به معنای آن بود که او میتواند از یک رانت ویژه استفاده کند.
شما شخصا شاهد چنین مسائلی بودید؟
بله. من شخصا شاهد بودم . این سفارشات در ردههای بالای گروه اتفاق میافتاد. البته در ردههای پایینتر و بچههایی که مثلا تجمعات را بر هم میزدند یا در میان نیروهای پیاده نظام هم این طور نبود که مثلا بگویند «خوب شما امروز این تجمع را بهم زدید این دو هزار تومان را بگیر!»، اما در هر صورت پولی به آنان اختصاص داده میشد. مثلا میگفتیم، خوب شما بچههای حزبالله هستید . میخواهید فلان برنامه یا فلان هیات مذهبی را تشکیل دهید. این پول را آقای فلانی به همین منظور به شما کمک کرده است...
خوب پس باز میگردیم به نقش مذهب و استفاده از آعتقادات در این گروه، که پیشتر بحثاش نیمه کاره ماند...
بله . مذهب در جایگاه بالای تفکر این گروه قرار دارد. اساسا اکثر برخوردها (از سوی بازوهای اجرایی گروه) با انگیزههای مذهبی صورت میگیرد. کسانی که در رده اول این گروه بودند میدانستند که برخورد با آقای عطاالله مهاجرانی یا برخورد با دکتر سروش یک برخورد سیاسی است. ولی ما، یا کلا جریان اصلی انصار حزبالله نمیرفتیم به این افراد بگوییم که مثلا چون ما از نظر سیاسی با آقای خاتمی اختلاف داریم بروید و تجمعشان را بر هم بزنید. با این عنوان طرح میشد که این افراد دارند ریشههای اسلام را میخشکانند. اینها دارند اسلام را کمرنگ میکنند، اسلام آمریکایی را ترویج میکنند، و امثال این صحبتها. در واقع نیروها، به عنوان یک تکلیف دینی تجمعات را بر هم میزدند یا با مردم برخورد میکردند.
حالا اگر موافق باشید، کمی بیشتر به اتفاقات اخیر بپردازیم. یکی از شایعات قوی این است که در برخورد با معترضان تظاهرات اخیر از نیروهای خارجی هم استفاده میشود. آیا شما در طول مدتی که با این گروه همکاری میکردید شاهد چنین نمونههایی هم بودهاید؟ این ادعا به نظر شما تا چه حد میتواند صحت داشته باشد؟
باید برگردم به همان حرفی که یک بار هم زدم، اعضایی که در انصار حزبالله فعالند عمدتا نیروهای بسیجی هستند. بسیجیها به عنوان ضابط قضایی عمل میکنند و در مواقع بحران این افراد میتوانند به عنوان یکی از زیرمجموعههای سپاه پاسداران انجام وظیفه کنند. ماموریت حفظ امنیت تهران طبق مصوبه فرماندهی کل قوا زیر نظر قرارگاه ثارالله تهران است . قرارگاه ثارالله تهران یک قرارگاه مستقل است که زیر نظر هیچ کدام از نیروهای پنچگانه سپاه قرار ندارد، و مستقیما زیر نظر فرمانده کل قوا هدایت میشود. در آن قرارگاه ثارالله دو تیپ وجود داشتند وهنوز هم هستند که در آن افراد خارجی حضور دارند. یک تیپ آن جنب نمایشگاه بینالمللی تهران و مابین نمایشگاه و ساختمان صدا و سیما مستقر است که اینها بازماندگان لشکر ۹ بدر هستند که افرادش عراقیاند. یک تیپ دیگر هم از نیروهای احتیاط حزبالله لبنان هستند که برای آموزش وارد ایران شدهاند و ماندهاند. دفتر آنها هم در خیابان حافظ شیراز در خیابان ولیعصر قرار دارد، ولی محل استقرارشان پادگان امام علی است .
این شایعاتی که امروز در سطح جامعه مطرح شده... کما این که خودم هم در عکسها شاهد آن بودم دو تن از اعضا حزبالله لبنان را نشان میدهد که یکی از آنها جزو افراد معروف حزبالله لبنان است، یعنی برادر علی منیر اشمر است که همین حالا هم اگر به وبسایت حزبالله لبنان بروید، میبینید که نامش در بین شهدای استشهادی نوشته شده. برادر او، در درگیریهای اخیر در تهران حضور داشته است، عکسش هم در خیابان چاپ و منتشر شده است. همین به نظر من میتواند ثابت کند که حزبالله لبنان، نیروهایش را برای سرکوب، وارد ایران کرده است. ولی حضور این افراد ربطی به انصار حزبالله ندارد؛ این افراد از زیر مجموعههای سپاه پاسداران هستند...
یعنی این افراد خارجی که میگویید، در ارتباط با لباس شخصیها نیستند؟
نه، این افراد، حاصل ارتباط ارگانیکی است که سپاه پاسداران با حزبالله لبنان دارد. البته درست است که ما هم به عنوان انصار حزبالله در آن زمان اشتراکات زیادی با حزبالله لبنان داشتیم . حتی با حزبالله سوریه و افغانستان . و هر جا کنگرهای برگزار میشد ما هم به عنوان نماینده حزبالله ایران در آن شرکت میکردیم؛ اما هیچ وقت ارتباط ارگانیکی با این افراد نداشتیم . و حضور این افراد (حزبالله لبنان در ایران) برمیگردد به ارتباط سپاه پاسداران و بهرهگیری آنان از حزبالله لبنان.
میخواستم بپرسم وقتی به عکسهای درگیریها در ایران نگاه میکنید، چهرههای آشنایی هم در بین لباس شخصیها میبینید؟ یا نیروها به طور کامل از آن زمان عوض شدهاند؟
بله . وقتی عکسها را میبینم تعدادی از بچههایی را که آن زمان در انصار حزبالله حضور داشتند میبینم . البته شاید در آن زمان ردههایشان خیلی پایینتر از امروز بود. ولی امروز به عنوان نیروهای لباس شخصی و حزباللهی در مقابل مردم قرار دارند و اسلحه هم دارند و عده دیگری هم از چهرههای آشنا به عنوان بسیجی، و در لباس بسیجی، در تجمعات حضور دارند.
به این نکته اشاره کردید که «سلاح دارند». دامنه اختیارات این افراد تا چه حد است؟ آیا در برخورد با معترضین به طور مثال، حکم تیر دارند؟ تا چه حد اجازه برخورد فیزیکی با مردم دارند؟
در زمانی که من در این تشکیلات بودم هنوز حوادث به درگیری مسلحانه با مردم نکشیده بود. صرفا این افراد تجمعات را به هم میزدند. و البته دامنه اختیاراتشان در همان زمان هم بهشدت بالا بود. نیروی انتظامی هیچ گونه برخوردی هیچ گاه با این افراد نداشت . یادم میآید بعد از تجمعات و برخوردهایی که در جریان تشییع جنازههای آقای مختاری و خانم اسکندری و آقای فروهر صورت گرفت و بعد از درگیریهایی که پیش آمد، تعدادی از افراد انصار حزبالله توسط نیروی انتظامی دستگیر شدند. به من زنگ زدند که ما چند نفر را بازداشت کردهایم که ادعا میکنند از بچههای انصار حزبالله هستند، بیایید که اگر آنها را میشناسید آزادشان کنیم. یعنی اگر هم به هر دلیل این افراد توسط نیروی انتظامی بازداشت میشدند بلادرنگ آزاد میشدند. و هیچ گونه برخوردی هم با آنان صورت نمیگرفت. بالاترین برخوردی که من شاهد آن بودم در جریان ضرب و شتم آقای نوری و مهاجرانی بود در نماز جمعه تهران که همان زمان قوه قضاییه این افراد را بازداشت کرد و برایشان حکم هم صادر شد، اما هیچ گاه این احکام اجرا نشد. یعنی در واقع قوه قضاییه اهتمامی نمیدید که با این افراد برخورد کند. چون هم قوه قضاییه و هم نیروی انتظامی میدانستند که به هر جهت این افراد نیروهای وفادار نظام هستند و به نوعی تحت امر رهبری هستند. به همین دلیل هم کسی جرات برخورد با آنها را نداشت. دایره اختیاراتشان عملا به اندازهای گسترده بود که قادر بودند هر کاری بکنند. من بارها و بارها شاهد بودم که مثلا یک بچه ۱۷، ۱۸ ساله به یک سرهنگ نیروی انتظامی دستور میداد و سرش داد میزد که مثلا «چرا نیروهایتان را نمیآورید جلو؟!» و متاسفانه میدیدم که پلیس هم حرف این افراد را اجرا میکرد و نسبت به آنان مماشات داشت و از آنان میترسید . چون همه به خوبی میدانستند که انصار حزبالله یعنی رهبری .
خبر مستند شب ۸۸/۴/۹
۱- ژان کلود تریشه رئیس بانک مرکزی اروپا می گوید نا آرامی ها در ایران می تواند به اطمینانٍ سرمایه گذاران هم لطمه وارد کند.
۲- پس از روسیه، لیبی دومین کشوری است که بعد از انتخابات جنجالی اخیر در ایران، میزبان محمود احمدی نژاد خواهد بود.
۳- آيت الله سيد جلال الدين طاهري اصفهاني با انتشار بيانيهاي نسبت به تحولات بعد از انتخابات موضع گيري كرد.
۴- برلوسکونی از احتمال تحریم ایران از سوی گروه هشت خبر داد.
۵- سازمان عفو بینالملل از احتمال شکنجه چند تن از نزدیکان میرحسین موسوی که به دنبال انتخابات ریاست جمهوری دستگیر شدند و واداشتن آنها به «اعترافات» تلویزیونی شدیدا ابراز نگرانی کرد.
۶- ا.ن. یک روز پس از تایید رسمی نتایج انتخابات، در دیدار با مدیران و کارکنان وزارت اطلاعات ایران گفته است که"دشمنان علیرغم توطئه های پنهان و آشکاری که جهت براندازی نرم طراحی کرده بودند، شکست خورده و به اهدافشان نرسیدند.!!
۷- دوشنبه هشتم تیر ماه، همزمان با تایید "صحت" انتخابات 22 خرداد توسط شورای نگهبان، مردم بار دیگر و در نقاط مختلف کشور به خیابان ها ریختند و برغم حضور سنگین نیروهای امنیتی ـ نظامی و لباس شخصی، با تشکیل "تجمع سبز" به جای "زنجیره سبز"، و با گرفتن قرآن بر سر، اعتراض خود را به کودتای انتخاباتی اعلام کردند.
۸- بی بی سی : وزیر امور خارجه آمریکا با تاکید براینکه بحران سیاسی کنونی ایران یک موضوع داخلی است از شکاف مشروعیت حکومت سخن گفته است.
۹- عبدالله مومنی سخنگوی سازمان دانش آموختگان ايران (ادوار تحکيم وحدت) صبح امروز از زندان اوين با خانواده خود تماس تلفنی داشت.
۱۰- ساعت 9 صبح روز جاری سه شنبه مورخ 9 تیرماه ابوالفضل عابدینی نصر روزنامه نگار آزاد و مسئول روابط عمومی مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران بازداشت شد.
۱۱- باهنر:حزباللهیها هم درباره انتخابات شک دارند.
۱۲- کروبی: انا لله و انا الیه راجعون، امداد غیبی احمدی نژاد را پیروز کرد.
۱۳- دکتر سازگارا: سه روز هفتهٔ بعد، دوشنبه سهشنبه، چهارشنبه۱۵،۱۶،۱۷ تیرماه (پنجشنبه هجده تیره سالگرد کوی دانشگاه نیز می باشد. ) اعتکاف = اعتصاب
فرزند ایران
شرح مسجد قبا
در شروع پیام بگویم که به شدت تحت فشارم و مرتب در حال عوض کردن محل اسکان خود هستم ., یکی از مشکلاتی که به شایعات دامن می زند نبودن رسانه های ازاد است . شایعات پیرامون مهندس موسوی در حال شدت گرفتن است . این ها را برای تو می گویم که دسترسی بیشتری نسبت به من به ادم ها و رسانه ها داری …., امروز من به هر مشکلی که بود با مهندس موسوی به سمت مسجد قبا امدم . زودتر وارد مسجد شدم تا اوضاع را برای ایشان گزارش کنم . جمعیت بی نظیر و حضور نیروهای ویژه انتظامی و لباس شخصی های بیشمار بود ., مهندس تا نزدیکی حسینه ارشاد امد که به علت ازدحام نتوانست وارد مسجد شود . از مسیر دیگری سعی کرد که خود را به مسجد برساند که این نیز میسر نشد ., برای اقای علیرضا بهشتی توضیح دادم که شرایط حضور مهندس فراهم نیست .ابتدا علیرضا و سپس محمد رضا بهشتی با مردم صحبت کردند . نیروهای اطلاعاتی و لباس شخصی خود را به تیم حفاظت معرفی کردند و من هم مطلع شدم که چه کسانی درون مردم از نیروهای حفاظتی هستند. با افسر ارشد نیروهای انتظامی و اطلاعاتی مذاکرده شد و قرار شد که بلندگویی دستی در اختیار ما قرار دهند تا مهندس موسوی از طریق بلندگو با مردم سخن بگوید که ا ینگونه نیز شد و قرار شد نیروهای اطلاعتی فیلم بردار مردم را متوقف کنند که این نیز از سوی مقام مسوول مورد پذیرش قرار گرفت . در اخر مامورین نیروی انتظامی که یک طرف خیابان را بسته بودند ، مردم را به خروج از مسیر مقابل راهنمایی می کردند ., مردم با حضور لباس شخصی ها که برای من مشخص شده بودند از سمتی که پلیس اشاره می کرد در حال متفرق شدن بودند که حدود 500 متر جلوتر ، یکان امداد نیروی انتظامی به همراه بسیج شروع به ضرب و شتم مردم کردند . 3 زن و 4 مرد در لحظه ابتدایی این حمله مجروح شدند و مردم از خیابان دیگر در حال پراکنده شدن بودند که دکتر علی مطهری که به منظور شرکت در مراسم امده بود با صحنه زد و خورد مردم رو به رو شد . مردم به او حمله بردن و جملاتی مثل : میبینی؟ ، ما بی دفاعیم چرا ما رو می زند، اقای مطهری ؟ پدرت شهید شد که مردم رو بزنند ؟ پیش علی مطهری شکایت کردند … دست علی مطهری را گرفتم و او را به سمت نیروهای انتظامی بردم تا او با انها صحبت کند که اجازه دهند مردم بدون مزاحمت از خیابان خارج شوند که به یکباره 2 عدد نارنجک اشک اور و فلفل از تفنگ یگان امداد شلیک شد و من و علی مطهری مجبور شدیم که از محل به سرعت دور بشیم . در مسیر مردم هر کدام که به علی مطهری می رسیدند به نوعی گلایه خود را مطرح می کردند . عدهاي با گریه وعدهاي با داد و عدهاي با شعار مرگ بر دیکتاتور !
منزل مطهری در نزدیکی حسینه ارشاد بود ، او را تا منزلش همراهی کردیم ، چند باری با بغض گفت نباید اینطور می شد ، وضع از کنترل خارج شده است . اقای …. بازی احمدی نژاد را خورده است .
به هر حال از مسجد قبا تا زیر پل سید خندان ، انواع و اقسام نیروهای انتظامی و بسیجی و یگان ویژه و یگان ضد شورش حضور داشت.
مهندس موسوی در حبس خانگی نیست, مهندس موسوی در حال فرار به خارج از کشور نیست ., مهندس موسوی تحت فشار بسیار است تا این جریان را خاتمه دهد اما گفته تا اخر پای ارای مردم ایستادم, مهندس موسوی با لباس مبدل شب ها در بین مردم حضور پیدا می کند و صدای الله اکبرهای انها را می شنود ., در روز های ابتدایی که درگیری به شدت اوج گرفته بود نیز سوار بر موتور مقاومت و ایستادگی مردم را مشاهده می کرده است ., مهندس مردم را سپر خود نکرده است ., در مسجد قبا اقای خاتمی صحبت نکرده است ., اقای موسوی تا نزدیکی مجسد قبا امد ، حتی پیشنهاد دادیم که از محل خودروی شما تا مسجد برای شما کوچه باز میکنیم که بیایید اما تیم حفاضت ایشان مخالفت کرد., علاوه بر خانواده هاشمی ، هادی غفاری ، سید محمود دعایی ، مهدی کروبی حضور داشتند ., این متن رو تلفنی به یکی از دوستان گفتم و او برایت میل خواهد کرد., …من برای جلوگیری از افزایش و شیوع شایعات پیرامون مهندس موسوی حتی در حال خوف و رجا و در حال اضطرار تلاش می کنم و به هر شکلی تلاش خود را انجام می دهم ., شما هم کمک کنید که شایعات قوت نگیرد . مهم انتشار صحیح اخبار پیرامون مهندس است، سرفراز باشید.
برای رضا و آقا سعید و بقیه
…
تو در زندانی که در برابر قامتت خیلی کوچک است
الله اکبرهای هرشبانه را هدیه بگیر
و من در زندان بزرگم سرمای غریبه بودن را
در جانم میریزم
بیغصه جوانهها بیاسای برادرم
خبر داریم که
خاک همهشان خیس خیس است
فردا که میآید، همهمان دور هفتسین فاطمه سبز میپوشیم
و از بالای دربند سرفرازمان
تلخی این روزها را به باد میسپاریم
…
آمستردام، نیمه شبی از تیر ماه که خواب ندارم
خبر مستند صبح ۸۸/۴/۹
۱- یک نماینده مجلس در اظهاراتی توهین آمیز اعلام کرد که آیت الله طاهری دیگر جزو علما نیست.
۲- کوهکن:نیروهای انتظامی به درخواست رییس دانشگاه وارد کوی شدند.
۳- رئیس دانشگاه تهران: ورود ناجا به کوی با اجازه من نبود.
۴- ادعای عجیب کوچک زاده:سازمان مجاهدین، سازمان نیمه مخفی ونیمه علنی است كه شاخههای زیرزمینی دارد و باید مسئولان به طورجدی با آنان برخورد كنند.
۵- مجمع روحانیون مبارز با دعوت مردم به آرامش از مسئولان خواست که «زمینه عبور از فضای زشت امنیتی و نظامی را فراهم آورند.
۶- : آیتالله طاهری:کهنه دشمنان امام مشغول به موزه فرستادن «جمهوری اسلامی» هستند.
۷- یک نماینده مجلس در اظهاراتی توهین آمیز اعلام کرد که آیت الله طاهری دیگر جزو علما نیست.
۸- سید سلمان ذاکر، عضو کمیسیون قضایی مجلس از ارسال شكوائيه وکیل الدوله ها عليه موسوي به دادستاني كشور خبر داد.
۹- فاتح:ذهی خیال باطل که کسانی تصور کنند امثال من به دلیل محدودیتهایی نظیر ممنوع الخروج شدن ذره ای در مواضع سیاسی امان تجدید نظر کنیم.
۱۰- مسوول کمیته اطلاع رسانی موسوی: بی جهت با متهم کردن بزرگان و میلیون ها انسان، آدرس غلط ندهید یا مفهوم مخملی را نمی دانید،یا ما را نمی شناسید.
۱۱- در تجمع دیروز که مردم به جای خیابان ولی عصر در چند نقطه اجتماع گرفته بودند، ابتکار عمل از نیروهای انتظامی گرفته شد.
۱۲- سید محمد خاتمی :اعتماد عمومی لطمه خورده است.
۱۳- دادستان اصفهان از آزادی 280 نفر از بازداشتشدگان در ناآرامیهای اخیر خبر داد.
۱۴- در اقدامی عجیب، محمد یزدی اعلام کرد:شهادت ميدهم انتخابات دهم رياست جمهوري پاكترين انتخابات بود.
۱۵- هشدار پزشک معالج حجاریان: نگهداری حجاریان در زندان، به قیمت جان او تمام خواهد شد.
۱۶- فقط 11 کشور به احمدینژاد تبریک گفتهاند.
۱۷- با گذشت سه روز از بازداشت مجتبی تهرانی خبرنگار سایت اعتمادملی خبری از وضعیت وی در دست نیست.
۱۸- با گذشت دو هفته از بازداست مهسا امرآبادي خبرنگار روزنامه اعتمادملي همچنان وضعيت وي در هاله اي از ابهام قرار دارد.
۱۹- محمد یزدی، عضو فقهای شورای نگهبان اعلام کرد: در دوره های بعد صلاحیت موسوی برای انتخابات تایید نخواهد شد.
۲۰- سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در واکنش به تأیید صحت انتخابات ریاست جمهوری ایران توسط شورای نگهبان می گوید که دولت برآمده از این انتخابات را نامشروع می داند و به طور مسالمت آمیز با آن مبارزه خواهد کرد.
فرزند ایران
چرا صحت انتخابات تائید شد؟ - ابراهیم نبوی
در راستای اینکه شورای نگهبان صحت انتخابات را تائید کرده و ما نیز هر جوری که فکر کنیم چاره ای جز تائید این صحت نداریم، و اصولا عقل حکم می کند ما چیزی را که شش تا آدم عاقل و بالغ از طریق موبایل درک کردند، ما هم باید درک کنیم، لذا دلایل صحت انتخابات اخیر را برای کسانی که در جریان نیستند، اعلام نموده و دلایل قطعی صحت مذکور را بشرح زیر تقدیم می کنیم:
اول، روش خودکار: در این روش که بوسیله آقای امیدوار رضایی کشف شده که احتمالا تا حالا ناامید شده است، آرای یک صندوق را بررسی می کنیم، در بررسی ها به این نتیجه می رسیم که از 956 رای موجود در صندوق 720 رای با یک خودکار و برای محمود احمدی نژاد نوشته شده است، پس نتیجه می گیریم با یک خودکار 720 رای بیشتر نمی توان نوشت و همچنین انتخابات تائید می شود.
دوم، روش روانشناسی: بسیاری از مردم ایران دو شخصیتی هستند، مثلا با یک شخصیت شان جلوی غارتگران بیت المال را می گیرند و با آن یکی شخصیت شان از باجناق شان غارتگر بیت المال درست می کنند، خیلی از مردم سه شخصیتی و یا چهار شخصیتی هستند، بنا براین ممکن است آدمها با شخصیت های مختلف شان به یک نامزد رای بدهند، مثلا با یک شخصیت شان به دلیل اینکه خیلی خوشگل است به احمدی نژاد رای بدهند، ولی با شخصیت دیگرشان به دلیل اینکه خیلی باعرضه است به احمدی نژاد رای بدهند. به همین دلیل اصلا غیرطبیعی نیست که در هفتاد درصد حوزه های رای گیری بین 95 درصد تا 140درصد از واجدین شرایط رای بدهند. به همین دلیل طبیعی است که صحت انتخابات تائید می شود.
سوم، روش صدتایی: اصولا در اسلام اسراف حرام است، به همین دلیل اگر یک دفعه دیدید که در انتخابات لرستان دویست تا صندوق جمع آرای شان 600 یا 700 یا 900 یا 1200 است و محض رضای خدا به جای 600 تا 601 هم نیست، طبیعی است که نتیجه می گیریم که ملت ایران مردمی هستند که خیلی صرفه جویی می کنند. و همه برگه های رای شان را پر می کنند، از این طریق می فهمیم وزارت کشور از آدمهای صرفه جو برای انتخابات استفاده کرده و صحت انتخابات تائید می شود.
چهارم، روش مکانی: یکی از روشهای مفید در برگزاری انتخابات سالم، روش مکانی است، در این روش صندوق ها را به یک مکان ویژه انتقال داده و در آن را قفل می کنیم و در یک مکان دیگر تعدادی رای را با دل خوش و بدون عجله می نویسیم و سعی می کنیم به همان تعدادی بنویسیم که وزارت کشور اعلام کرده است. در این روش به جای شمردن آرا که کار خسته کننده ای است، به تعداد لازم رای می نویسیم، از این طریق مطمئن می شویم که انتخابات سالم برگزار شده است.
پنجم، تحقیق میدانی: یکی از مهم ترین روشهای اطمینان از صحت انتخابات این است که به تحقیق میدانی دست بزنیم، مثلا وقتی وزارت کشور اعلام کرد که میرحسین موسوی در تهران یک و نیم میلیون نفر مثلا رای آورده است، ما باید تعدادی نیروی ضد شورش در میادین اصلی از جمله میدان ونک، ولی عصر، انقلاب، رسالت، پونک، خراسان و غیره اقدام به شمارش تظاهرکنندگان طرفدار موسوی می کنیم، اگر تعداد آنها دو برابر آرای اعلام شده( در حدود سه میلیون نفر) باشند، می توانیم با ضریب نود و هفت درصد اعلام کنیم که انتخابات صحیح بوده است.
ششم، تحقیق از طریق پزشکی قانونی: یکی از روشهای اطمینان از صحت انتخابات این است که آمار تعداد کشته شدگان در تظاهرات علیه دولت را از پزشکی قانونی بگیریم، اگر تعداد کشته شدگان در یک هفته از پانزده نفر بیشتر بود، معلوم می شود انتخابات به احتمال 105 درصد درست انجام شده است.
هفتم، تحقیق در فضای بسته: یکی از روشهای اطمینان از صحت انتخابات شمارش تعداد زندانیان دستگیر شده در جریان انتخابات است. براساس فرمول گادالی 3T=YWX اگر تعداد دستگیرشدگان به ازای هر یک میلیون رای دهنده، بین ده تا سی نفر زندانی شده باشد، صحت انتخابات مشخص است. این تعداد هر چه بیشتر بشود، صحت انتخابات مورد تائید قرار می گیرد.
هشتم، تحقیقات رسانه ای: یکی از مهم ترین روش های تحقیق در انتخابات تحقیقات رسانه ای است. در این تحقیق موبایل یا تلفن به عنوان رسانه می تواند مورد توجه قرار بگیرد. در این شیوه یک نفر از بیت رهبری به احمد آقا جنتی زنگ می زند و می گوید " تائید کنید" و صحت انتخابات تائید می شود
بیانیه موسوی بعد از تایید انتخابات توسط شورای نگهبان
بسم الله الرحمن الرحیم
ملت شریف ایران! متأسفانه پس از سپری شدن فرصتهای طلایی جهت دستیابی به راهحلی معقول و مشروع برای رفع ابهامات اساسی و مشکلات مربوط به انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، شورای نگهبان گام دیگری در اثبات نقض بیطرفی خود و نیز عدم تمایل به بازگرداندن فضای اعتماد و آرامش، برداشت. اقدام اخیر شورای نگهبان در معرفی شش تن برای بازشماری ده درصد از صندوقها، در همان وهله اول چند اشکال جدی را به ترتیب زیر نشان میدهد: الف – از تخلفات اساسی در ا ین انتخابات که موجب ابطال آن میباشد نقض اصل بیطرفی مجریان و ناظران (وزیر کشور و اکثریت اعضای شورای نگهبان) است. بنابراین طبیعی است که کمیته ۶ نفره منصوب این دستگاه نظارتی وجاهت قانونی و عرفی نداشته باشد ولو اشخاصی که نام آنها به عنوان این کمیته در رسانهها توسط شورای نگهبان اعلام گردیده از افرادی محترم و دارای وجاهت در میان مردم باشند. و این همه در حالی است که هر روز یکی از اعضای شورای نگهبان در سخنرانیهای عمومی و یا مصاحبههای رسانهای درخصوص صحت انتخابات تأکیدات اعجابآوری دارند. ب – اکثریت اعضای کمیته ۶ نفره مذکور، پیش از این، بر صحیح بودن روند برگزاری انتخابات و جانبداری از دستاندرکاران امر نظارت و اجرا تأکید کردهاند و حتی به سرزنش طرف مظلوم این بیقانونی و طعنه به مردم پرداختهاند. سپردن هر گونه رفع ابهام به کسانی که قبلاً حکم صادر کردهاند و نظرشان را اعلام نمودهاند، طبعاً کاری لغو و بیهوده است. ج – مأموریت واگذار شده به این کمیته، تنها بخش جزئی و ناچیزی از مطالبات به حق و مشروع قبلاً اعلام شده به وسیله نامزدهای سهگانه و به خصوص کمیته صیانت از آراء میباشد. مشخص نیست به چه دلیل به انبوه موارد ذکر شده از تخلفات در مراحل سهگانه این انتخابات (قبل، حین و بعد) که در نامههای متعدد به مقامات عالیه کشور و نیز در بیانیههای ۱۴گانه قبلی این کمیته، آمده، بیاعتنایی شده است؟ در این حال شاهد انتشار نامهی ستاد انتخابات وزارت کشور و اشاعه مکرر مغلطههای قبلی به عنوان پاسخ نامهی جناب آقای مهندس میرحسین موسوی خطاب به مردم شریف و هوشمند ایران هستیم که، تکرار ادعاهای باطل مجریان انتخابات است گویی انتخابات را با سلامت کامل برگزار کردهاند و هیچ خلافی هم قبل و بعد از آن، از ایشان مشاهده نگردیده است! در این خصوص، مسئولین ستاد انتخابات وزارت کشور را به منظور درک بیشتر از تخلفات خود و زیرمجموعههایشان و نیز جهت جلوگیری از اطالهی کلام، به بیانیههای قبلی این کمیته ارجاع میدهیم. در اینجا فقط یادآوری میکنیم که هم وزارت کشور و هم شورای نگهبان، به جای پاسخگویی واقعی به ابهامات اصلی، در پی فضاسازی برای گم کردن جنبهی اصلی اعتراضات هستند. مثلاً ادعا میکنند نمایندگان مهندس میرحسین موسوی فلان تعداد بودهاند یا اینکه گویا این نمایندگان، به میل خود و با اختیار، به موقع سر صندوقها حاضر نشدهاند و مجریان انتخابات نمیتوانستهاند بخاطر غیبت آنان، پلمپ کردن صندوق و شروع اخذ رأی را به تعویق بیندازند. باید گفت چنانچه مسئولان اجرا و نظارت انتخابات، حق قانونی مردم و نامزدهای غیردولتی را پاس میداشتند؛ به جای تعبیه هفت خوان موانع، اجازه میدادند نمایندگان قانونی نامزدهای مزبور، زمان، مکان و امکان ارتباطی مناسب را جهت انجام وظایف قانونی خود در اختیار داشته باشند و به دور از فضای رعب در جلسات هیأتهای اجرایی و برنامهریزی انتخابات و نیز در طول ساعات اخذ رأی و شمارش آراء، تا پایان مرحله تجمیع و اعلام نتایج حضور داشته باشند - آنگونه که در قانون انتخابات به صراحت آورده شده است؛ - در چنین صورتی مجریان و ناظران انتخابات میتوانستند ادعاهایی اینچنینی داشته باشند. علاوه بر تعبیه هفت خوان موانع، که قبل از انتخابات تاکنون بارها ذکر کردهایم، آیا ایجاد فضای دستگیری و رعب بعد از انتخابات را انکار میکنید؟ امروز حتی فراخوان کمیته صیانت از نمایندگان آقای مهندس میرحسین موسوی نیز غیرممکن گشته است؛ زیرا جوانی که برای انجام وظیفهای قانونی و ساده آماده شده بود، امروز خود و آینده خود را در معرض تهدیدی جدی میبیند. بعضاً بسیاری از این عزیزان به مراجع قضایی و انتظامی احضار شدهاند. آقایان هر گونه پیگیری حق پایمال شده ملت را انقلاب محملی، وابستگی به بیگانگان، اغتشاش و . . . میشمارند و تهدید میکنند و وعدهی شدت عمل بیشتر میدهند و در همان حال ادعاهای قانونمداری وزارت کشور و شورای نگهبان مرتباً تکرار میشود. آقایان به روی خود نمیآورند که از روزهای قبل از اخذ رأی پروسهی ایجاد رعب، با دستگیریهای پیاپی و تهدیدات تلفنی و حضوری افراد مطلع شروع و اساس نظم حرکتی کمیته صیانت را با قطع ارتباطات و نیز دستگیریها از بین بردهاند. با همه آنچه ذکر شد، تقلبات و تخلفات به قدری وسیع و به اندازهای با احساس حاشیه امنیت صورت گرفته که حتی با نابود کردن ساختار کمیته صیانت نیز نتوانستهاند این تقلب و عددسازی تاریخی را لاپوشانی کنند و افکار عمومی اعداد و ارقام اعلام شده را حتی به شکل معکوس غیرواقعی میداند. وزارت کشور در تاریخ ۲۵/۳/۸۸ آمار آرای مأخوذه به تفکیک شهرستانها را روی سایت رسمی این وزارتخانه اعلام کرد. یک بار نیز در تاریخ ۲/۴/۸۸ همین آمار، به تفکیک صندوقها، روی همین سایت اعلام گردید. بررسی اجمالی این آمارهای رسمی، خود نشاندهندهي مهندسی شدن آرای مردم و نه اخذ و شمارش طبیعی آن است. کمیته صیانت توجه ملت آگاه ایران را به چند مورد زیر بعنوان مشتی از خروار جلب میکند: ۱. مغایرت در آمار ارائه شده استانهای مختلف به تفکیک شهرستان و صندوق: در اثبات مهندسی انتخابات و عدم روایی اطلاعات و آمار ارائه شده توسط وزارت کشور میتوان از روشهای مختلف آماری استفاده کرد؛ یکی از این روشها، بررسی تطبیقی و توازن آمار ارائه شده از طرق مختلف است. از این روش معمولا در موسسات مالی و حتی آمارگیریهای اجتماعی برای کنترل پرسشنامهها بهرهگیری میشود. بطور مثال در موسسات مالی در امر گرفتن تراز مالی و تطبیق فیمابین حسابهای مختلف، در صورت وجود حتی یک ریال اختلاف فیمابین حسابها، کلیه عملیات مالی مجموعه مخدوش شمرده میشود و بررسی اساسی مجدد لازم میآید تا مشخص گردد چه اشکالاتی باعث ایجاد اختلاف ظاهراً جزئی مزبور شده است. این موضوع به این دلیل اهمیت دارد که میبایست آمار و اطلاعات ارائه شده از طرق مختلف با هم تطبیق نماید. در بحث انتخابات نیز آمار و اطلاعات آرای هر یک از نامزدها و آمار کل آرای مأخوذه استانهای مختلف که از سوی وزارت کشور در دو طبقهبندی متفاوت شهرستانها و صندوقها ارائه شده است باید با یکدیگر تطبیق داشته باشد زیرا هر دو از واقعیت واحدی منشاء گرفتهاند؛ اما در عمل آمار تفکیکی شهرستانها (ارائه شده در تاریخ ۲۵/۳/۱۳۸۸ بر روی سایت رسمی وزارت کشور) با آمار تفکیکی صندوقها (ارائه شده در تاریخ ۲/۴/۱۳۸۸ بر روی سایت رسمی وزارت کشور) متأسفانه در ۲۴استان و تا ۲۹ هزار رأی دارای مغایرت میباشد. این پدیده نشان میدهد آرای تفکیکی شهرستانها، از مجموع آرای صندوقهای آن شهرستان حاصل نشده است. این نظر وقتی قابلیت توجه بیشتری مییابد که پدیده فوق نه در چند شهرستان از یک استان بلکه در ۷۸ شهرستان از ۲۴استان کشور مشاهده و مجموعاً ۸۵۳/۱۷۵/۱۱ رأی را شامل میشود. جدول شماره (۱) وضعیت مغایرت آماری فوق در ۷۸ شهرستان موردنظر را نشان میدهد. علاوه بر کل آرای مأخوذه این مغایرت، در مورد آرای هر یک از ۴ کاندیدا و نیز در مورد آرای باطله وجود دارد.۲. مشارکت بالای صددرصد واجدین شرایط، در استانها، شهرستانها و بخشهای مختلف: یکی دیگر از ابهامهای موجود در میزان آرای ارائه شده توسط وزارت کشور اخذ آراء بیشتر از واجدین شرایط اخذ رأی در برخی استانها، شهرستانها و بخشهای کشور است. به نحوی که در سطح استانی، استانهای یزد و مازندران بیش از صددرصد واجدین شرایط شرکت در انتخابات آرای مأخوذه به صندوقهای آن استان واریز شده است. این موضوع وقتی بیشتر اهمیت مییابد که بدانیم ۶۰ شهرستان و ۱۹۲ بخش از بخشهای مختلف کشور با بیش از صددرصد مشارکت مواجه بودهاند. این افزایش در برخی موارد تا ۲۱۱ درصد رسیده است؛ همچنین مشارکت بالای ۹۵ درصد نیز در ۱۲۵ شهرستان دیده میشود. وزیر کشور در استدلال افزایش مشارکت استان مازندران، مسافرپذیری و استان یزد، جمعیت دانشجویی را به عنوان علت ذکر نموده است که این استدلال دارای پایه و اساس منطقی نميباشد بطوریکه ملاک قرار دادن جمعیت دانشجویی، اصولا در شهرهای مرکز استان و استانهای پُردانشگاه نظیر تهران، اصفهان، فارس، آذربایجان شرقی و . . . بیشتر قابلیت تحقق دارد نه در استان یزد؛ ضمن اینکه در بخشهایی از استان یزد نظیر شهرستانهای یزد و میبد که بیشترین تراکم جمعیت دانشجو را دارا میباشند؛ میزان مشارکت به ترتیب ۸۴ و ۹۰ درصد میباشد و افزایش مشارکت فوق - خلاف تصور وزیر کشور - در بخشهایی است که دارای مراکز دانشگاهی پرجمعیت و قابل توجه نیستند. در خصوص استان مازندران نیز علت فوقالذکر از استحکام لازم برخوردار نیست به نحوی که با توجه به بررسی وضعیت استانهایی نظیر گیلان که میزان سفر طبق آمار رسمی بیشتر از مازندران است، این رویداد اتفاق نیافتاده و بخشهایی که افزایش مشارکت در آنها مشهود است معمولاً جمعه آخر هفته مسافر چندانی ندارند. ضمن اینکه با توجه به اعطاء سهمیه بنزین تابستان در اوایل تیر ماه و برگزاری امتحانات دانشگاهها بویژع کنکور سراسری احتمال انجام این میزان سفر آن هم در روز انتخابات کمتر قابل تصور است. با توجه به موارد فوق، صحت آمارهای اعلام شده انتخابات مربوط به بخشهای ۱۹۲ گانه ذکر شده با ابهام جدی روبرو است که عملا ۲۷۷/۸۹۸/۳ رأی از مجموعه آرای مأخوذه در این چارچوب قرار میگیرد. لازم به ذکر است که در ۱۱۳ حوزه از حوزههای مذکور معدل سهم آقای احمدینژاد حدود ۸۰ درصد از مجموع۳۶۱/۸۵۲/۶ آراء، مأخوذه میباشد. (جدول شماره ۳) ۳. وجود صندوقهای حاوی آرای کل مضرب صد (ضریبی از بستههای تعرفه): از آنجا که تعرفهها به شکل بستههایی صدتایی در اختیار شعب اخذ رأی قرار میگرفته است؛ اگر درصد صندوقهای با آرای کل مضرب صد، در هر بخش یا شهرستان قابل ملاحظه باشد؛ شائبه ریختن تعرفههای باقیمانده در پایان اخذ رأی به نام نامزد خاص، جدی و قابل بررسی است. از جمله نمونههایی که در جدول شماره ۴ پیوست آمده است؛ نشان میدهد: در استان لرستان، شهرستانهای سلسله ۱۸ صندوق، شهرستان کوهدشت ۵۱صندوق و شهرستان دلفان ۲۱ صندوق دارای آرای کل مضرب ۱۰۰ یعنی ضریبی از بستههای تعرفه بوده است! همچنین در استان اصفهان، شهرستان فلاورجان ۲۴ صندوق و در استان کرمان، در شهرستان بم و عنبرآباد ۲۰ صندوق چنین وضعی داشتهاند. ۴. وجود صندوقهای حاوی آرای بالاتر از ۹۹ درصد برای یک کاندیدا: اصولاً در پدیدههای اجتماعی و آمارهای منطقی، اعداد و ارقام میبایست از یک منطق استوار تبعیت نمایند. در تحلیلهای آماری حتی مشاهدات عینی دور از منطق به دلیل استدلال فوق بعنوان مشاهدات عینی پرت از مجموعه آمارها خارجی میشود. طبیعی است چنانچه این موارد غیرطبیعی مقدار قابل توجهی باشد، اساس آمارگیری دارای مشکل تلقی میگردد. بر این اساس علاوه بر مورد غیرطبیعی و غیرمنطقی قبلی، وجود صندوقهای زیادی که رأی یک کاندیدا بالای ۹۹ درصد باشد نیز علامت غیرطبیعی است اساس شمارش آراء را زیر سؤال میبرد. جدول شماره ۵ نشان میدهد در ۳۰۷ صندوق (که بیشتر آن در یک استان خاص تمرکز یافته) رأی آقای احمدینژاد بالای ۹۹ درصد است که این موضوع مبین ریختن آرای یکنواخت به صورت تقلبی ناشیانه به صندوقهاست. این موضوع وقتی بیشتر نمایان میشود که در برخی از این شهرستان، بخشها و صندوقها حتی آرای افراد شاغل در ستادهای تبلیغاتی ۳ نامزد دیگر نیز شمارش نشده است. ۵. به فرض قبول اعداد اعلام شده وزارت کشور در مورد تعداد شرکتکنندگان در انتخابات، هماکنون میبایست حدود ۲۳ میلیون تعرفه بدون استفاده و سفید موجود باشد که شماره سریال آنها با شماره سریال مندرج در فرمهای شماره ۲۲ شعبات اخذ رأی کشور همخوانی داشته باشد. در این راستا کمیته صیانت اصرار دارد که پیشنهاد وزرای اسبق کشور در نامه به شورای نگهبان و وزارت کشور به عنوان مقدمهای برای بررسی تخلفات، عملی شود تا ابهامات این بخش روشن گردد. در آن نامه، وزرای مذکور خواستار شمارش ته برگهای تعرفههای مصرف شده و بررسی و انطباق مشخصات افراد مندرج در آن با اطلاعات مرکز آمار جمعیتی ثبت احوال کل کشور شده بودند. همچنین دست برداشتن از اتلاف وقت و موافقت با تشکیل «کمیته حقیقتیاب» پیشنهادی این کمیته، تأکید میگردد. زیرا عدم توجه به این مسأله میتواند ابهامات و ایرادهای وارده را کماکان پابرجا بدارد و نظریه بطلان انتخابات را در افکار عمومی، هر چه بیشتر استحکام بخشد. ذیلاً یک بار دیگر ویژگیهای کمیته پیشنهادی یادآوری میگردد: کمیته حقیقتیاب عبارتست از: هیأتی صاحبنظر و بیغرض برای بررسی تخلفات وسیعی که قبل از انتخابات و در حین انتخابات صورت گرفته است و تأثیر مستقیم در سرنوشت انتخابات و رأی مردم داشته است برای بررسی مسیر انتخابات که برخلاف رأی مردم طراحی گردیده و نتایجی غیرواقعی که اعلام شده است. بعضی از مواردی که این کمیته بایستی بررسی کند عبارتند از: ۱. بررسی شرط قانونی رعایت بیطرفی در ترکیب هیأتهای نظارت و اجرا. ۲. بررسی دخالتهای نیروی انسانی دولتی و موسسات عمومی به صورت سازمانیافته در انتخابات و میزان تأثیر آن. ۳. بررسی دخالت سازمانیافته نهادهای نظامی بویژه بسیج و میزان تأثیر آن. ۴. بررسی استفاده از امکانات مالی و تشکیلاتی دولتی و موقعیتهای شغلی افراد و میزان تأثیر آن. ۵. بررسی موضوع تطمیع و خریداری رأی از طرق پرداختهای منتهی به زمان انتخابات و میزان تأثیر آن. ۶. بررسی تعداد واقعی شرکتکنندگان واجد شرایط در انتخابات از طریق راهکار ارایه شده در پیشنهاد وزرای اسبق کشور آقایان موسوی لاری و محتشمیپور. ۷. بررسی مهندسی آراء و تعیین سهمیه و درصد رأی برای نامزدها توسط وزارت کشور. ۸. بررسی گروه سایه مدیریت انتخابات. ۹. بررسی چگونگی و علل مانع تراشی برای حضور نمایندگان نامزدها در هیأتهای اجرائی و هنگام پلمپ صندوقها و هنگام شمارش آراء در شعب اخذ رأی و هنگام تجمیع آراء و تأثیر آن. ۱۰. بررسی علت اعلام سریع نتایج قبل از پایان اخذ رأی از طریق سیستم رایانهای و بدون طی مراحل قانونی و برخلاف نامه رسمی شورای نگهبان مبنی بر دستی بودن شمارش. ۱۱. بررسی علت اعلام و برگزاری مانور اقتدار توسط نیروی انتظامی و . . . قبل از انتخابات برخلاف ادوار قبل. ۱۲. بررسی تبلیغات جانبدارانه صدا و سیما به سود آقای احمدینژاد مثل تریبون آزاد و . . . برخلاف ادوار قبل. ۱۳. بررسی تأثیر افتراهای مجرمانه آقای احمدینژاد در صدا و سیما و مراکز تبلیغاتی نسبت به مقامات از جمله خدشهدار کردن رقیب و جلب آراء از طریق فضاسازی ضدانقلابی علیه کل سابقه نظام. ۱۴. بررسی مدیریت تعرفه – تعداد واقعی چاپ شده – علت عدم توزیع مناسب و کم آمدن تعرفه در تعدادی از استانهای مهم. ۱۵. بررسی مدیریت زمان و علت شتاب غیرمعمول و نامتعارف وزارت کشور برای پایان دادن به اخذ رأی. و موارد دیگری از این دست. طبیعی است منحصر کردن وظایف فوق به بازشماری ۱۰ درصد از صندوقهای رأی، آن هم بوسیله گروهی غیر بیطرف به کلی فاقد کارآمدی لازم برای حقیقتیابی میباشد و برای دامن زدن و گسترش بیاعتمادی روزافزون، مناسبتر است تا اعتمادسازی و بازگرداندن آرامش به جامعه. سوال این است که آیا ایجاد آرامش پادگانی در شهرهای بزرگ و مانور شبانهروزی لباس شخصیهای مسلح ناشناس در هر کوی و برزن، شایسته حماسه حضور مردم شریف و بزرگوار در ۲۲ خرداد ۸۸ است که با آرزوی دوباره سبز شدن آرمانهای انقلاب و خط امام در صحنه حاضر شدند و نمایش تولد مجدد ارزشهای اصیل انقلاب را با حضور مهندس میرحسین موسوی آنهم در قلب نسل جدید به تماشا نشستند؟ کمیته صیانت از آراء اعلام میکند محدودیتهای ایجاد شده هر چند به مکانیزم پیشبینی شده صیانت از آراء لطمه زده است، اما نمیتواند طرح مطالبات مربوط به حقوق پایمال شده ملت ایران را مانع شود.
کمیته صیانت از آراء مهندس میرحسین موسوی