۱۳۸۸ تیر ۲۱, یکشنبه

ضرروت سنجش سلامت عقل رهبر

یک رانند اتوبوس که فقط ۴۰ مسافر دارد هر سال باید از نظر جسمی و روحی معاینه شود تا جان مسافران به خطر نیفتد چرا قانونی وجود ندارد که پیرمردی که سرنوشت هفتاد میلیون انسان در دست اوست باید از نظر روحی و مغزی مورد معاینه قرار گیرد تا در صورت ناسالم بودن کنار گذاشته شده وجان ۷۰ میلیون انسان نجات داده شود. فرص کنیم رهبر دچار جنون شد و دستور قتل عام داد چه کسی باید جلو او را بگیرد؟ همانگونه که همه می‌دانیم افراد در پیری ممکن دچار بیماری‌هایی گردند که سلامت عقل خود را از دست بدهند به عنوان مثال آلزایمر یا یک بیماری روانی دیگر. اگر رهبر دچار این بیماری شد چه کسی پاسخگوست؟ صدا سیمایی داریم که اگر رهبر روزی دیوانه شود و بگوید می‌خواهد لخت مادرزاد به آنجا بیاید با کمال میل به تعریف وتمجید از بدن لخت رهبر می‌کند. مداحان و چاپلوسانی مانند مسعود دهنمکی دارد که اگر رهبر بگوید ماست سیاه است آنان ماست را سیاه می‌بینند. آخوندهای کثیف و رده بالایی چون مصباح یزدی هم هستند که این فرد را برگزیده خداوند می‌دانند. هر کدام از این افراد جانی هم یک لشکر بسیجی بی‌عقل جنایتکار در اختیار دارند که با یک دستور یا فتوا حاضرند هر جنایتی با کمال میل انجام دهند. بلاخره تکلیف مردم با یک پیر مرد خرفت یا دیوانه شده چیست؟ آیا نباید قانونی برای بازنشسته کردن رهبر وجود داشته باتشد؟ آیا اصلا رهبر ما امروز از نظر روانی سالم است؟ اگر از نظر روانی سالم بود فرمان کشتن هموطنان ما را که در خیابان با آرامش و بر اساس قانون راهپیمایی می‌کنند صادر می کرد؟ اگر از نظر روانی سالم بود گارد ویژه را مامور حمله به ماشین‌ها و خانه‌های مردم می‌کرد؟ اگر از نظر روانی سالم بود در حالی که کل نیروهای مسلح در اختیار اوست چاقو کشان و چماق به دستان را به خدمت می‌گرفت؟ اگر رهبر دیوانه شد چه باید کرد؟ در یک کلام مداحان و چاپلوسان رهبر را باید ساکت کرد و عقل و دانش را جهت سنجش سلامت عقلی مغزی و روانی رهبر میزان قرار داد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر